نخستین مرتبه حکمت

نخستین مرتبه حکمت «نطق» است

مرحوم مختار علیزاده معتقد بود که اگر تمامی کتب فلسفی را بررسی کنیم هیچ کس درباره صدق این مطلب را بیان نکرده که حکمت مبتنی بر صدق است، «عبدالرزاقِ» مفسر هم صدق را اولین پله حکمت دانسته است و نخستین مرتبه حکمت هم ، نطق است.

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، مختار علیزاده دیپلم خود را از دارالفنون گرفت و از دانشگاه تهران در رشته فلسفه فارغ‌التحصیل شد. وی برای ادامه تحصیل به ایتالیا و سپس به قاهره سفر کرد و تحصیلات خود را در مقطع دکتری در دانشگاه عین الشمس نیمه کاره رها کرد و به ایران بازگشت. علیزاده سال‌ها در دانشگاه‌های مختلف به تدریس حکمت هنر اسلامی پرداخت. او از شاگردان سیداحمد فردید محسوب می‌شود. علیزاده سحرگاه روز 13 شهریور امسال دار فانی را وداع گفت. وی در سمت‌های معاون پژوهشی اسبق کتابخانه ملی، فرهنگستان هنر و قائم مقام معاونت پژوهشی دانشگاه تهران فعالیت کرده بود.

آنچه در ادامه می‌آید، متن پنجمین جلسه درس‌گفتار زنده‌یاد مختار علیزاده در مؤسسه فرهنگی‌هنری روزگار نو است که به همت خبرگزاری فارس مکتوب شده و برای نخستین بار در فضای مجازی منتشر می‌شود.
پیشتر تفاوت مبنایی بین حکمت و فلسفه را بیان کردیم در این راستا باید به یک شاکله‌ای برسیم، علی (ع) نیز می‌فرمایند که حکمت مبتنی بر صدق و هدایت است باید برای دریافت حکمت، این فرمایش علی (ع) را مدنظر قرار دهیم تا صحبت‌های دیگر افراد. منتها مرحوم عبدالرزاق هم در تفسیری که نوشته درباره حکمت مباحث تفکری خودش مباحثی را بیان کرده است.

حکمتی که علی (ع) بیان کرده جزو فضائل فتوت و مبتنی بر ابتنای صدق و هدایت است.

نکته دیگر این است که همه ما قائل به وجود آدم و حوا به عنوان نخستین انسان‌ها هستیم زبان این آدم و حوا با هم یکی بود و فرزندانشان هم زبان مشترک داشتند با وجود این علم پیدا کردن به زبان آنها از دوران خلقت کار دشواری است، کسانی که در ادوار تاریخی تحقیق و تفحص می‌کنند نهایت می‌گویند که مثلاً این فسیل فلان قدمت را دارد و آن را لمس می‌کنند اما عقل انسان پیش از آن را قد نمی‌دهد، هر کسی هم اندکی تأمل کند متوجه می‌شود که پی بردن به زبان آدم و حوا و خلقت و آفرینش آنها کار دشواری است.

بزرگان ما هم در همین دوره متوجه این سختی پیدا شدن تکامل آدمی هستند، شیوه فهم از تکامل موجودات بعد از ایجاد خود موجودات مطرح است و نمی‌توان پاسخ عقلانی بدان داد، بنابراین صدق و هدایت را که بررسی می‌کنیم به چند نکته می‌رسیم که صدق مبنا و اساس حکمت است و امیرالمؤمنین (ع) نیز می‌فرماید که چهار فضیلت وجود دارد که هر فضیلت دو مبنا دارد، یکی از این فضائل، حکمت است.

اگر ما تمامی کتب فلسفی را بررسی کنیم هیچ کس چنین چیزی درباره صدق بیان نکرده که حکمت مبتنی بر صدق است، خود عبدالرزاق در جایی اضافه می‌کند که این صدق اولین پله، درجه یا مراتب حکمت است و حکمت و فضیلت و کمال قوت نطق است، قوه نطق اینجا مطرح شده است و آن را فضیلت و حکمت می‌داند.

بنابراین نخستین مرتبه حکمت، نطق است و خاصیت نطق اخبار غیر از خبری است که معلوم نیست پس نطق می‌تواند نوعی خبر باشد اما غرض بنده از طرح اخبار به غیر برحسب خبر چیز دیگری است. خاصیت، فایده نطق است این نطق با اخبار تحقق پیدا می‌کند وقتی که در مرتبه اخبار به خبری که غیر به آن واقف نیست، خبر می‌دهیم این خاصیت نطق می‌شود.

بنابراین زبان و نطق این اندازه دقیق است بدین منظور که ما متنبه شویم که زبان فقط مجموعه‌ای از اصوات نیست بلکه مجموعه‌ای است که برای اخبار خبری که مخبر به غیر مقاصد خود بیان می‌کند مثل کار زبان‌شناسان. شخصی چون امام راحل (ره) می‌فرمایند که زبانی که این زبان شناسان می‌گویند درست است اما بنده بدین اکتفا نمی‌کنم و قائلم به این که زبان حقیقی مجموعه‌ای از اصوات نیست و بلکه عبارت است از ظهور حقیقت وجود این زبان، زبان حقیقی است.

حال اینجا بحث نبوت مطرح می‌شود که دو نوع تشریحی و تکوینی است هر دو هم خبر هستند ولی تفاوتی با هم دارند، زبان اینجا معنای جدی دارد هر چند در جاهایی معنایش تغییر کند خود امام خمینی هم زبان را مجموعه اصوات نمی‌داند بلکه او را به حقیقت وجود می‌برد و معنای دیگری هم برایش قائل است.

بنابراین نبوت هم خبر است شاید عده‌ای بگویند که آنچه پیغمبر (ص)‌می‌فرماید را ما تازه می‌خواهیم خبردار شویم، خب! این نبوت حقیقت انسان را به سمت خبر می‌برد، ماهیت این نبوت پیامبر (ص) در نبوت تشریحی است، مولا در این مقام نیست، مرد بزرگی چون علی (ع) مقام نبوت تشریحی ندارد و به قول مرحوم آیت‌الله شاه آبادی ، پیامبر (ص) زمانی که مقام امیر (ع) را می‌خواستند بگویند بیان می‌کنند که چه بگویم فقط این نبوت را یک مقدار کم داشت تا رسول شود، به هر حال او رسول نیست، ولی است ولایت برای پیغمبر اکرم (ص) است و این ولایت برای او اساس است.