مفاهیم حکمت و فلسفه

بسیاری مفاهیم حکمت و فلسفه اشتراک در لفظ دارند نه محتوا!

زنده یاد مختار علیزاده معتقد بود که برخی مسائل در حوزه حکمت و فلسفه تنها اشتراک در لفظ با هم دارند نه محتوا، مثلاً ما می گوییم فلسفه هنر یا سیاست در دانشگاه تدریس می‌کنیم اما در واقع همه چیز تدریس می‌کنیم الاّ فلسفه علوم!

به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس مختار علیزاده دیپلم خود را از دارالفنون گرفت و از دانشگاه تهران در رشته فلسفه فارغ‌التحصیل شد. وی برای ادامه تحصیل به ایتالیا و سپس به قاهره سفر کرد و تحصیلات خود را در مقطع دکتری در دانشگاه عین الشمس نیمه کاره رها کرد و به ایران بازگشت. علیزاده سال‌ها در دانشگاه‌های مختلف به تدریس حکمت هنر اسلامی پرداخت. او از شاگردان سیداحمد فردید محسوب می‌شود. علیزاده سحرگاه روز 13 شهریور امسال دار فانی را وداع گفت. وی در سمت‌های معاون پژوهشی اسبق کتابخانه ملی، فرهنگستان هنر و قائم مقام معاونت پژوهشی دانشگاه تهران فعالیت کرده بود.

آنچه در ادامه می‌آید، متن هشتمین جلسه درس‌گفتار زنده‌یاد مختار علیزاده در مؤسسه فرهنگی‌هنری روزگار نو است که به همت خبرگزاری فارس مکتوب شده و برای نخستین بار در فضای مجازی منتشر می‌شود.

امروزه شرایط تحصیل با دوران گذشته متفاوت شده است الان وقتی می‌گوییم فلسفه دین، هنر و حقوق واقعاً دروس با فلسفه متفاوت است بسیاری از مباحث غربی است و دارای اشکال است ما باید بدانیم که هنر چیست تا بعد درباره فلسفه هنر صحبت کنیم، ‌همینطور حوزه‌های دیگر. بنابراین نباید اسم خیلی چیزها را فلسفه هنر یا فلسفه حقوق و سیاست بگذاریم.

در مقام فلسفه نباید تنها گرفتاری‌های اقتصادی یا سیاسی را طرح کنیم و توقع حل داشته باشیم، برخی مسائل در حوزه حکمت و فلسفه تنها اشتراک در لفظ دارند نه محتوا، حتی این دروس در دانشگاه به صورت رشته نیست البته فلسفه هنر را داریم اما آیا واقعاً چنین چیزی فلسفه هنر است؟ در این کلاس‌ها همه چیز می‌گویند الاّ آنچه باید درباره فلسفه هنر بگویند.

یک بحث دیگری درباره مابعدالطبیعه می‌خواستم عرض کنم که مابعدالطبیعه خصوصی متعلق به بحث وجود است و مابعدالطبیعه عمومی همان متافیزیک کلی یا هستی شناسی است در اینها از اوصاف و حیثیات عام صحبت می‌شود و شامل همه موجودات گفت‌وگو می‌کند بنابراین زمانی که می‌گوییم گفت‌وگو کنیم و وصل شویم، در اوصاف موجودات یعنی به هستی شناسی یا مابعدالطبیعه و امور عامه می‌پردازید.

بنابراین یک موجود مانند هنر یا یک موجود دیگر به نام سیاست یک اوصاف عام دارد و خصوصی نیست صدرالمتألهین درباره امور عامه کتاب می‌نویسند یا حتی فیلسوفان دیگر چون علامه طباطبایی در نهایة‌الحکمه توجه زیادی به مسائل عام دارند، یعنی به مابعدالطبیعه عمومی توجه دارند، دیگر این حوزه‌ها را نمی‌توان خصوصی دانست بنابراین نام اینها را نمی‌توان فلسفه سیاست، هنر ،‌ نبوت‌ یا هر چیز دیگری بگذاریم اما متأسفانه ما به این مسائل در دانشگاه‌ها یا حوزه‌ها توجه نداریم همینطور برای خودمان رشته فلسفه هنر می‌گذاریم و بعد هم یک چیزهایی تدریس می‌کنیم که هیچ ربطی به فلسفه هنر ندارد.